به گزارش خبرنگار مهر، استان تاریخی و پهناور فارس در تاریخ ایرانیان نقشی بسزایی داشته است. از زمان امپراطوری بزرگ هخامنشی تا دوران کریم خان زند وکیل الرعایا. به همین سبب این استان حق بزرگی بر گردن فرهنگ و تمدن سرزمین ایران و ایرانیان داشته است.
گوشه گوشه این استان پر است از آثار و میراثهای تاریخی دوره های مختلف تاریخ ایرانیان، تخت جمشید و پاسارگاد و نقش رستم را همه می شناسند اما در جنوب این استان و در فاصله 6 کیلومتری شهر داراب، محوطه ای باستانی قرار دارد که به رغم وجود آثار تاریخی بسیار منحصر به فرد و زیبا در آن کمتر مورد توجه واقع شده است.
یکی از آثار تاریخی زیبایی که در این محل وجود دارد بنایی کنده و تراشیده شده در دل کوهی صخره ای است که بر روی تابلویی که در نزدیکی آن نصب است اینگونه نوشته اند: "این اثر منسوب به عصر ساسانی و از جهت سبک بنا در نوع خود بی نظیر است. ساختمان اصلی آن در دل کوه ساخته شده و ستونهای آن تمامأ سنگی است. بر اساس شواهد این مکان در آغاز معبد مهرپرستان آریایی بوده و در دوره ساسانیان به آتشکده تبدیل می گردد و سپس در عصر اتابکان فارس به فرمان اتابک ابوبکر بن سعد بن زنگی به سال 652 ه.ق با ساختن محرابی در ضلع جنوبی آن به مسجد تبدیل و از آن زمان به نام مسجد سنگی مشهور می گردد."
این مسجد با پلانی چهار سو در کوهی مشهور به "پهنه" یا "پهنا" واقع شده است. پلان « چهارسو» در این مسجد، سابقه ای اصیل و دیرین در معماری سنتی ایران دارد. حالت چهارسوی آن دقیقا برگرفته از پلان چهار طاقی ها و گسترش آن از مرکز به یک اندازه است و در تمام اجزای آن، سنتی کاملاً ایرانی و اسلامی دیده می شوند.
مسجد سنگی (صخره ای) داراب نمونه ای منحصر به فرد در ایران است. طولانی ترین قسمت آن، طول شرقی غربی است که از در ورودی شروع می شود. ورودیهای آن در سمت جنوب شرقی قرار دارد و فاصله آن از ابتدای درگاه ورودی تا انتهای شمال غربی تقریبا 20 متر است. طول دو سوی دیگر مسجد که یکی در راستای جنوب غربی و دیگری در امتداد شمال شرقی است 07/18 متر است.
به نظر می رسد که کار احداث این بنا با کندن کوه از بالای نورگیر شروع شده و به صورت یک چاه با پلان مربع به پایین رفته است. سپس از چهار سمت دیواره های چاه، ایوانهای مسجد کنده شده اند که از نظر زمانی می تواند تاریخ اتمام آن را به یک چهارم کاهش دهد.
این مسجد در دو قسمت کتیبه دارد. یکی کتیبه محراب و دیگری کتیبه ای است که در قسمت بالای ورودی داخلی جلو خان و ابتدای ایوان شرقی در بالای درگاه و جرزهای طرفین آن قرار دارند. متن یکی از این کتیبه ها فرسوده و به مرور زمان دچار صدمه زیادی شده است و دیگری دارای متن کوتاهی است. کتیبه بالا ناخواناست و کتیبه پایین تاریخ سال 652 را نشان می دهد.
این کتیبه آسیب زیادی دیده و دوده آن را سیاه کرده است. کتیبه اطراف محراب نیز که همانند بقیه به خط کوفی است در حال پیدا کردن سرنوشتی مشابه کتیبه بالای ایوان ورودی است.
علاوه بر این در زمینهای نزدیک همین محل بقایای کانال آبی به طول دست کم 20 کیلومتر دیده می شود که پیداست در زمان رونق خود آب را از فاصله ای دور و دراز به آسیابی بزرگ در همین حوالی می رساند تا گندم مردمان را با چرخیدنی مدام آرد کند و چرخ زندگیشان را بچرخاند.
دقیقتر اگر شویم در مسیر همین کانال بخشهایی از بقایای تنوره آب و آسیابی که آبها به مقصد آن از کیلومترها آنسوتر کانال کشی شده بود هم دیده می شود، بقایایی که این ایام در غربتی غریب لحظه به لحظه با مدد مردم محلی و متولیان امور فرآیند تبدیل شدن به مشتی خاک بی ارزش را با سرعت طی می کند.
آسیاب سنگی داراب که این کانال 20 کیلومتری انتقال آب با هدف رساندن آب به آن ایجاد شده بود از منحصربه فردترین آسیابهای سنگی ایجاد شده در دل صخره است که سیستم آبخیزداری انتقال آب به آن در مسیر خود گاه از دل سنگی کوه و گاه با ملات ساروج و سنگ ایجاد شده بود.
بنا به گفته کارشناسان باستانشناسی این مجموعه از عجیب ترین، دقیقترین و پیشرفته ترین سازه های مهندسی مدیریت منابع آبی در تاریخ محسوب می شود. سازه هایی که مشابه بزرگی و دقت به کار رفته در آن در کمتر جایی دیده شده است.
اگر قطر تنوره های آب مورد استفاده در این مجموعه مهندسی آب که بیش از دو متر طول دارد را با قطر تنوره های 70 سانتیمتر سازه های آبی شوشتر که به ثبت جهانی رسیده است را با هم مقایسه کنیم متوجه شکوه این مجموعه خواهیم شد.
این محوطه باستانی و آثار موجود در آن با وجود دارا بودن این درجه از اهمیت هرگز بدان حد که شایسته باشد مورد حفاظت قرار نگرفته اند، به گونه ای که هیچ شخصی از سوی سازمان میراث فرهنگی برای مراقبت از مسجد سنگی گماشته نشده است تا این محل پناهگاهی شود برای معتادان و اراذل و اوباش محل تا از تاریکی و خلوت آن برای گذران وقت و استعمال مواد مخدر سود ببرند.
آنها البته به همین بسنده نمی کنند و هر از گاه خطی به یادگار بر دیوارهای سنگی آن می نویسند تا غربت و مظلومیت این شاهکار سنگی هنر معماری ایرانی و اسلامی بیش از پیش عیان گردد.
اما باز این هم همه ماجرا نیست که بخشهایی از سنگ نوشته ها و محوطه داخلی مسجد سنگی به دلیل مرمتهای غیر اصولی در گذشته و عدم محافظت در حال تخریب و نابودی لحظه به لحظه است.
موج مرارتها و بی مبالاتیهایی که آثار باستانی این خطه از کشورمان در این چند سال تحمل کرده است این روزها با جاده ای که درست از جنب کوه محل واقع شدن مسجد سنگی و بر سر راه عبور کانال آب باستانی منطقه در حال احداث است در حال تکمیل شدن است.
در کمال تاسف این جاده در مسیر خود و در نبود یک متولی دلسوز، بخشهایی مهم از کانال حیرت انگیز انتقال آب بازمانده از عهد ساسانیان را که می تواند منبع مطالعاتی بسیار مفیدی برای شناخت سطح دانش ایرانیان آن زمان باشد را به راحتی زیر گرفته است.
بر اساس آخرین اخبار دریافتی خبرنگار مهر جاده ذکر شده در مراحل پایانی زیر سازی قرار دارد و قیر قبل از آسفالت هم بر سطحش پاشیده شده است و این یعنی اینکه محوطه باستانی و آثار آن هم اکنون نابود شده و امکان بازگشت و نجاتشان وجود ندارند.
البته پیش از این هم مردم محلی بخشهای مهمی از این محوطه تاریخی شامل تپه های باستانی را در کمال آسودگی تسطیح کرده و به زیر کشت برده بودند که هیچ واکنشی را در مسئولان سازمان میراث فرهنگی کشور و استان بر نیانگیخته بود.
نظر شما